سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خوشا آن که خود را خوار انگاشت ، و کسبى پاکیزه داشت ، و نهادش را از بدى بپرداخت ، و خوى خود را نیکو ساخت و زیادت مالش را بخشید و زبان را از فزون گویى درکشید ، و شرّ خود را به مردم نرساند و سنّت او را کافى بود ، و خود را به بدعت منسوب نگرداند . [ مى‏گویم بعضى این فقره و آن را که پیش از آن است به رسول خدا ( ص ) نسبت داده‏اند . ] [نهج البلاغه]

این مهم نیست که دل تازه مسلمان شده است

که به عشق تو قمر قاری قرآن شده است

 

مثل من باغچه ی خانه هم از دوری تو

بس که غم خورده و لاغر شده گلدان شده است

 

بس که هر تکه ی آن با هوسی رفت، دلم

نسخه ی دیگری از نقشه ی ایران شده است

 

بی شک آن شیخ که از چشم تو منعم می کرد

خبر از آمدنت داشت که پنهان شده است

 

عشق مهمان عزیزی ست که با رفتن او

نرده ی پنجره ها میله ی زندان شده است

 

عشق زاییده ی بلخ است و مقیم شیراز

چون نشد کارگر آواره ی تهران شده است

 

عشق دانشکده ی تجربه ی انسانهاست

گر چه چندی ست پر از طفل دبستان شده است

 

هر نو آموخته در عالم خود مجنون است

روزگاری ست که دیوانه فراوان شده است

 

ای که از کوچه معشوقه ی ما می گذری

بر حذر باش که این کوچه خیابان شده است!


شعر از غلامرضا طریقتی


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط سید امیر هوشنگ رضایی ازغدی 92/12/11:: 10:28 صبح     |     () نظر